عاملهای هوش مصنوعی، اگرچه در بسیاری از زمینهها به عنوان ابزاری کارآمد و مؤثر شناخته میشوند، اما در زمینه فریلنسری نمیتوانند انتظارات را برآورده کنند. در واقع، کارگران فریلنسری به مهارتهای خلاقانه، تعامل اجتماعی و انطباق با شرایط متغیر بازار نیاز دارند، که عاملهای هوش مصنوعی به راحتی قادر به ارائه این موارد نیستند.
شیوههای سنتی فریلنسری شامل ارائه خدمات در زمینههای مختلف مانند نوشتن، طراحی گرافیکی، برنامهنویسی و مشاوره است. هر یک از این حوزهها نیاز به مهارتها و تجارب خاصی دارد که عاملهای هوش مصنوعی در دستیابی به نتایج مطلوب در آنها حرفی برای گفتن ندارند.
در یک نمونه، یک کارفرما به دنبال یک نویسنده برای ایجاد محتوای وب سایت خود بود. هرچند که یک عامل هوش مصنوعی توانست متنی تولید کند، اما این متن فاقد اصالت و خلاقیت لازم برای جذب مخاطب بود. در نهایت، کارفرما تصمیم به انتخاب یک نویسنده انسانی گرفت که توانایی به تصویر کشیدن احساسات و فرهنگ را داشت.
مزیتهای کافی برای عاملهای هوش مصنوعی در مشاغل فریلنسری وجود دارد، مانند سرعت و کارایی در پردازش دادهها. اما این مزایا زمانی واقعاً اثرگذار خواهند بود که با مهارت انسانی تکمیل شوند. کارفرمایان و مشتریان به دنبال ایجاد روابط مستحکم و طولانیمدت هستند و این نیاز به درک عمیق از خواستها و نیازهای مشتری دارد که از عهده عاملهای هوش مصنوعی برنمیآید.
پس زمینه
توسعه فناوری هوش مصنوعی در سالهای اخیر، توجه بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران را به خود جلب کرده است. با رشد فزاینده این فناوری، انتظار میرود تأثیرات آن در تمامی جنبههای اقتصادی مشهود باشد. در این میان، یکی از زمینههای مورد توجه فریلنسینگ است که به عنوان یک مدل کاری منعطف و قابل دسترس شناخته میشود.
فریلنسینگ به کار افرادی اشاره دارد که به طور مستقل و بدون وابستگی به یک کارفرما ثابت، در پروژههای مختلف کار میکنند. این نوع کار معمولاً برای افرادی که به دنبال استقلال بیشتری در کار خود هستند، جذاب است. اما غولهای فناوری مانند گوگل، آمازون و مایکروسافت با سرمایهگذاری در زمینه هوش مصنوعی در تلاشند تا این بازار را نیز تسخیر کنند.
به وجود آمدن عاملهای هوش مصنوعی به عنوان جایگزینی برای کارگران فریلنسری، در نظریه به نظر وسوسهانگیز میآید، اما در عمل بسیار چالشبرانگیز است. زمانی که عاملهای هوش مصنوعی نتوانند از عهده ابعاد انسانی کارها برآیند، تبعات آن میتواند عملاً منجر به کاهش کیفیت خدمات و نارضایتی مشتریان شود. مدیریتی که بابت کیفیت کار هزینه میکند، هیچگاه برای میانبرها و حلالمسائل جایگزینی غیر انسانی که کیفیت را تحت تأثیر قرار میدهد، راضی نخواهد بود.
اگرچه این روند میتواند در نیاینده به ایجاد فرصتهای جدید در حوزههای مختلف منجر شود، اما نیاز به تعامل انسانی و خلاقيت در صنایع فریلنسینگ همچنان غیرقابل انکار است. امروزه، کارفرماها و مشتریان میدانند که نیروی انسانی قادر به ارائه خدماتی است که به نیازهای پیچیده و گوناگون آنها پاسخ دهد.