دونالد ترامپ بهعنوان نخستین رئیسجمهور در تاریخ ایالات متحده شناخته میشود که بهطور قابل توجهی از هوش مصنوعی در سیاست و برنامهریزیهای خود استفاده کرده است. این موضوع نهتنها بهعنوان یک نوآوری در سیاستهای او به شمار میرود بلکه میتواند پیامدهای جدی بر آینده سیاستگذاری در سطح جهانی داشته باشد.
استفاده از هوش مصنوعی، بهخصوص فناوریهای یادگیری ماشین و تجزیه و تحلیل دادهها، تأثیرات عمیقی بر روی نحوه تعامل دولت با شهروندان، نحوه ایجاد سیاستها و حتی رقابتهای انتخاباتی داشته است. با توجه به وضعیت کنونی فناوریهای نوین، رئیسجمهور ترامپ بهوضوح در تلاش برای بهرهبرداری از این فناوریها برای دستیابی به اهداف سیاسی خود بوده است.
پس زمینه
استفاده از هوش مصنوعی در سیاست و اقتصاد بهسرعت در حال رشد است. کشورهای پیشرفته در تلاش هستند تا از این فناوریها برای بهبود خدمات دولتی و افزایش بهرهوری استفاده کنند. دستگاههای دولتی در حال استفاده از آنالیزهای دادهای برای بررسی نیازهای جامعه و پیشبینی مشکلات آینده هستند. به همین دلیل، ورود رئیسجمهور ترامپ به این عرصه و استفاده از ظرفیتهای هوش مصنوعی، کاملاً بهموقع و معنادار است.
تواناییهای هوش مصنوعی در پردازش و تحلیل اطلاعات به سرعت در حال افزایش است. بر اساس پیشبینیها، بسیاری از متخصصان بر این باورند که در سالهای آینده، تأثیر فناوریهای نوین بر سیاست و اداره کشورها حتی بیشتر خواهد شد. این تغییرات نهتنها شامل تکنیکهای جدید در کمپینهای انتخاباتی خواهد بود، بلکه همچنین شیوههای جدیدی از حکمرانی و تصمیمگیری را نیز به ارمغان خواهد آورد.
یکی از ویژگیهای برجسته ترامپ این است که او از رسانههای اجتماعی بهخصوص توییتر برای برقراری ارتباط مستقیم با انتخابکنندگان خود استفاده کرده است. این کار بهویژه با استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی که به شناسایی نیازها و خواستههای رایدهندگان کمک میکند، موثر بوده است. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که این رفتار ترامپ موجب شده است که او بهراحتی بتواند احساسات و نیازهای مخاطبان خود را شناسایی کند و بهسرعت به آنها پاسخ دهد.
با این حال، این نوع استفاده از هوش مصنوعی و رسانههای دیجیتال همواره با خطراتی همراه است. اطلاعات نادرست و تبلیغات مخرب میتواند باعث ایجاد بحرانهای جدی اجتماعی و سیاسی شود. بهطور مثال، توانایی هوش مصنوعی در دستکاری اطلاعات و تولید محتوای مشکوک میتواند شعلههای نارضایتی را در بین شهروندان روشن کند و به تبعات ناخوشایندی منجر شود.
از دیگر چالشها، موضوع حریم خصوصی و امنیت دادهها است. با افزایش استفاده از فنآوریهای هوش مصنوعی، نگرانیها در مورد امنیت اطلاعات شخصی نیز افزایش یافته است. سیاستگذاران باید بهدقت در مورد نحوه استفاده از دادهها و تحلیلگریهای حاصل از آنها فکر کنند و اطمینان حاصل کنند که حریم خصوصی افراد حفظ میشود.
در نهایت، نمیتوان نادیده گرفت که آینده ترکیب سیاست و هوش مصنوعی، چشماندازها و چالشهای جدیدی را به وجود خواهد آورد. تاریخنگاران و تحلیلگران سیاسی به دنبال بررسی این تحولات خواهند بود. پهلوی این تحول، نقش دولتها در تنظیم و نظارت بر فعالیتهای هوش مصنوعی و استفاده از آن در سیاست باید بهطور جدی مدنظر قرار گیرد.