بازدهی خزانه‌های دورانی با سررسید 10 ساله، یکی از شاخص‌های مهم اقتصادی است که تأثیر بسزایی بر بازار و اقتصاد دارد. به طور خاص، این نسبت نشان‌دهنده هزینه وام‌گیری دولت و همچنین انتظارات بازار از نرخ بهره در آینده است. در حال حاضر، اقتصاددانان و سرمایه‌گذاران نگران هستند که نرخ تورم به سطحی برسد که موجب افزایش بازدهی خزانه‌ها شود.
یکی از دلایل اصلی که ممکن است منجر به افزایش بازده خزانه‌داری 10 ساله به 6٪ شود، افزایش مداوم تورم است. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که عبور از نرخ تورم 2٪ هدف‌گذاری‌شده توسط فدرال‌رزرو (Federal Reserve)، یکی از عواملی خواهد بود که به ایجاد نوسانات در بازده خزانه‌داری کمک خواهد کرد.
تورم در سال‌های اخیر به طور مداوم در حال افزایش بوده و تأثیرات آن در بازارها مشهود است. عوامل متعددی از جمله محدودیت‌های زنجیره تأمین، افزایش تقاضا پس از پاندمی COVID-19 و سیاست‌های مالی انبساطی دولت به افزایش نرخ‌ها کمک کرده است.
افزایش انتظارات تورمی ممکن است سرمایه‌گذاران را به سمت فروش اوراق قرضه دولتی سوق دهد، که نتیجه آن افزایش بازده خواهد بود. این در حالی است که افزایش نرخ بهره معضل اصلی تصمیم‌گیری برای فدرال‌رزرو خواهد بود، زیرا می‌تواند بر هزینه‌های قرضی تأثیر بگذارد و اقتصاد را کندتر کند.
علاوه بر این، سیگنال‌های اقتصادی مثبت از جمله افزایش استخدام و رشد دستمزدها نیز می‌تواند به ایجاد فشار افزایشی بر نرخ‌های بازده ختم شود. اگر فدرال‌رزرو انتظارات بازار را نادیده بگیرد یا سیاست‌های کنترلی را به موقع به کار نبرند، ممکن است بازده خزانه 10 ساله به سطوح جدیدی برسد.
پس زمینه
بازده خزانه‌داری 10 ساله به عنوان یکی از معیاری‌های کلیدی در بازار مالی به شمار می‌رود و می‌تواند نشان دهنده روند کلی اقتصاد کشور باشد. در زمان‌هایی که نرخ تورم رو به افزایش است، بازدهی خزانه‌ها نیز معمولاً به دلیل تقاضای بیشتر برای سرمایه‌گذاری‌های ایمن افزایش می‌یابد. این روند می‌تواند تأثیرات مهمی بر سایر بخش‌های اقتصادی، از جمله وام‌هایی مانند وام مسکن یا تسهیلات تجاری بگذارد.
در لحاظ کردن این عوامل، مشخص می‌شود که احتمال افزایش بازده خزانه‌داری 10 ساله به 6٪ تنها یک پیش‌بینی نیست، بلکه جریانی واقعی در حال وقوع است که باید به آن توجه شود.
در نتیجه، تأثیر این افزایش بر بازارهای مالی و اقتصاد ممکن است به شدت محسوس باشد، از جمله بالا رفتن هزینه قروض، نوسانات بیشتر در بازار سهام، و تأثیرات منفی بر قدرت خرید خانوارها. بنابراین، آگاهی و پیش‌بینی صحیح از روندهای اقتصادی می‌تواند به سرمایه‌گذاران و تحلیلگران کمک کند تا تصمیمات بهتری اتخاذ کنند.